شاينا شاينا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

ستاره هاى آسمون دل من

اين روزهاى پر از بو

حالم بده،اين روزا خيلى حالم بده،بو مياد،همه چى بو ميده،حتى بوى صابون توى حموم ،توى پذيرايى ولم نميكنه،سرم درد ميكنه،.....اين حالت تهوع اگه نبود!!!بيحوصله و عصبيم،اين روزا خيلى عصبى ام،مثل قبل نميتونم برات وقت بذارم و اين تويى كه برام وقت ميذارى شاينا!!!!تو اين همه عاقل بودى و من نميدونستم؟تويى كه وقتى ميرفتيم بيرون تا دوقدم راه ميومدى غر ميزدى كه خستمو بهانه بغل ميگرفتى،الان پابه پاى من كلى راه مياى و هر وقت خسته ميشى ميگى مامان يذره بشينيم بعد دوباره راه بريم اخه مامانا كه حاملن بچشونو نميتونن بغل كنن!!!!بعد منه هاج و واج ميمونم و دو تا شاخ سبز شده رو سرم......كه اولين بار بعد از فهميدن بارداريم خيلى ميترسيدم باهات برم پارك يا خريد كى هى دو...
4 آذر 1393
1